تاثیرات عسل و زنجبیل برسرطان
بررسی آزمایشگاهی (Vitro) سمیت ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل و بررسی (Vivo) تاثیر ضد سرطانی آنها در موشهای مبتلا به DLA و EAC
چکیده
علیرغم این واقعیت که پیشرفت چشمگیری در درمان و کنترل پیشرفت سرطان حاصل شده است، همچنان بهبود و درمان حاصل نشده است. درمان طبیعی می تواند اثرات منفی شیمی درمانی را کاهش دهد. در حال حاضر، بیش از 60 درصد داروها حاصل منابع طبیعی، گیاهان، محصولات دریایی و میکروارگانیسم ها هستند. تحقیق حاضر به بررسی پتانسیل دارویی نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل پرداخته است. میزان سمیت نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی گیاه زنجبیل بر روی سلولهای سرطانی کشت شده Hep-2 با استفاده از روش سولفورادامین B (IC50=53 μg/ml) (IC50 = 53 بررسی شد. علاوه بر این، از روش كشندگي ميگو آب شور استفاده شد. روش حذف رنگ تریپان آبی (IC50=37.49 μg/ml) نیز مورد استفاده قرار گرفت. روش MTT نشان داد که ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل در مقایسه با سلولهای فیبروبلاست ریه همستر چینی (V79)، سمیت بیشتری نسبت به سلولهای آدنوکارسینوم پستان در انسان (MCF-7) نشان دادند. در EAC، آسیت ها با ترمیم پارامترهای خونی افزایش معنی داری در طول عمر موش ها نشان دادند. علاوه بر این، در DLA کاهش قابل توجهی در وزن و حجم تومور نسبت به گروه شاهد مشاهده می شود.
واژه های کلیدی: نیش زنبور عسل، زنجبیل، قابلیت سمیت، سلولهای آدنوکارسینوم پستان در انسان
مقدمه
یکی از دلایل اصلی مرگ و میر جهان در سرطان است (Lopez et al., 2006). سازمان بهداشت جهانی (WHO) گزارش داده است که در سال 2012، 8.2 میلیون مرگ و میر وجود داشته و تخمین زده می شود که در سال 2030، به 13.1 میلیون نفر می رسد (Ferlay et al., 2008). در ایالات متحده، از هر چهار مورد مرگ و میر، یک مورد ناشی از سرطان است (Jemal et al., 2007). سلولهای سرطانی به دلیل از دست دادن عملکرد طبیعی و تکثیر کنترل نشده سلولها، در شیمی درمانی حساس هستند. با این وجود، برخی از داروهای ضد سرطان، به خودی خود سرطان زا هستند مانند عوامل آلکیل کننده و آنتی بیوتیک های آنتراسایکلین دارند (Sharma and Sharma, 2007). محصولات طبیعی پتانسیل فوق العاده ای برای تولید جدیدترین داروها دارند زیرا مواد شیمیایی طبیعی آنها ممکن است پتانسیل شیمیایی محافظت کننده ای در مقابل سرطان داشته باشند. نیش زنبور عسل حاوی مؤلفه های اصلی است که شامل هیستامین کاتکول آمین ها، پلی آمین ها، ملیتین و فسفولیپاز A2 می باشد. ملیتین حدود 50 تا 70 درصد کل پپتیدهای ضد میکروبی موجود در نیش زنبور را نشان می دهد. برخی از پپتیدهای ضد میکروبی جدا شده از حشرات طیف گسترده ای از فعالیتهای بیولوژیکی از جمله ملینتین، پپتیدهای مربوط به cecropin و magainins را نشان می دهند که برای سلولهای تومورهای پستانداران و انسان فعالیتهای ضد توموری دارند. همچنین یکی از مهمترین مهار کننده های فعالیت کالمودولین و رشد سلولی و کلونوژنیک هستند (Orsolic et al., 2009). Zingiber officinale Roscoe متعلق به خانواده Zingiberaceae است که معمولاً به آن زنجبیل گفته می شود (Radhakrishnan, 2014). زنجبیل حاوی ترکیبات فرار مانند آلفا زنگیبرن (alpha-zingiberene)، بتا فلاندرن (betasesquiphellandrene)، آلفا فارنسن (alpha-farnesene)، بتا بیابابولن (beta-bisabolene)، آلفا-کورکومن (alpha-curcumene) است، که بیشتر آنها از سسکویی ترپن هیدرو کربن (beta-sesquiphellandrene) تشکیل شده و ترکیبات تند غیر فرار عمدتا اولئورسین (زنجبیل، شوگاول) هستند. زنجبیل همچنین دارای فعالیتهای انتهلمینتیک، ضد باکتریایی و ضد ویروسی است. علاوه بر این، زنجبیل در برابر اختلالات التهابی، آلرژیک، دژنراتیو، قلبی عروقی و متابولیک و فعالیت ضد سرطان فعال است (Poltronieri et al., 2014). تحقیق حاضر با هدف پیش بینی پتانسیل ضد سرطان ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل انجام شد.
2. مواد و روش
الف) مواد گیاهی و تهیه عصاره
ریزوم از گیاه زنجبیل از منطقه میسور، ایالت کارناتاکا، هند جمع آوری و توسط آزمایشگاه Green Chem هند، بنگلور، کارناتاکا، هند تأیید شد. نمونه کوپن (MZO-GR-101) برای مراجعات بعدی حفظ شد.
ب) نیش زنبور
نیش زنبور عسل لیوفیلیزه شده از آزمایشگاه جدید تکنیک با مسئولیت محدود (جورجیا) خریداری شد. نیش زنبور عسل در آب مقطر برای به دست آوردن غلظت های مطلوب برای آزمایش invitro و invivo بازسازی شد و در 12،000 دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شد و برای حذف مواد نامحلول استفاده شد.
پ) مواد شیمیایی
3- (4،5-دی متیل تیازول-2-yl) -2-5-دیفنیل تترازولیوم برمید (MTT)، سرم جنین گاوی (FBS)، سولفورادامین B (SRB)، (MEM) و تریپسین خریداری شد. سیگما-آلدریش کومانی، بنگلور، هند؛ 96 صفحه چاه، فلاسک T (T-25cm2)، از Tarsons، کلکته، هند خریداری شد. سایر مواد شیمیایی از نظر درجه تحلیلی بودند.
ت) رده سلولی
سلولهای آدنوکارسینوم پستان در انسان (MCF-7)، سلولهای طبیعی V79 (فیبروبلاست ریه همستر چینی) و سلولهای (HEp-2) (سرطان اپیتلیال انسانی) از مرکز ملی علوم سلولی، NCCS Pune، هند تهیه شده اند. رده سلولی در فلاسک های کشت بافت 25 سانتی متر مربع حاوی (MEM) با 10٪ سرم گاوی (FBS)، 1٪ ال گلوتامین و 50 میکروگرم بر میلی لیتر سولفات جنتامایسین در دمای 37 درجه سانتیگراد در انکوباتور CO2 در محیط رطوبتی 5٪ CO2 و 95٪ هوا رشد کردند. سلولها با كشت روزمره در فلاسك هاي كشت بافتي 25cm2 دو بار در هفته نگهداري شدند. سلولهای کارسینومای آسیلی ارلیچ (EAC) و سلولهای لنفوم آسیت دالتون (DLA) توسط مرکز تحقیقات سرطان آمالا، تریسور، کرالا، هند بدست آمدند و به صورت هفتگی با القای سلولی در داخل صفاق موش در آزمایشگاه نگهداری شدند. هر دو رده سلولی که در حفره صفاقی موش های آلبینیو سوئیسی نگهداری می شوند از یک حیوان با تومور آسیت 7 روزه با آسپیر کردن مایعات زهد در سالین ایزوتونیک استریل جمع آوری شدند. سلولهای زنده (EAC/DLA) شاخص آبی رنگTrypan زیر میکروسکوپ شمارش شدند. تعداد ثابتی از سلولهای زنده، 106 سلول به داخل حفره صفاقی هر موش گیرنده تلقیح شد.
ث) حیوانات
این آزمایشات روی موش های آلبوینو سوئیسی 8-10 هفته ای انجام شد که از هر جنسی با وزن 25-35 گرم از یک آزمایشگاه در موسسه علوم دارویی Viveswarapura تهیه شدند. حيوانات تحت شرايط كنترل دما (30 ± 25 درجه سانتيگراد) و رطوبت (5 ± 50)) نگهداري شدند و در قفس هاي استريل حاوي پوسته استري استريلي نگهداری شدند. پروتکل این مطالعه توسط کمیته اخلاق اخلاقی حیوانات (IAEC)، موسسه علوم دارویی Visveswarapura، بنگلور تایید شد.
غربالگری سمیت سلولی
روش رنگ سنجی سولفورودامین B برای غربالگری سمیت سلولی
کشت سلول تک لایه (HEP-2) (کارسینوم اپیتلیال انسانی) تریپسینیزه شد و تعداد سلول ها تطبیق داده شد و %10 FBS به آن اضافه شد. به هر چاه از میکروپلیت چاه 96، سلول های 1x104 در حجم 0.1 میلی لیتر اضافه شده و به مدت 24 ساعت در انکوباتور CO2 برای پیوستن سلول انکوبه شدند. بعد از 24 ساعت، سلولها با ترکیبی از نیش زنبور عسل (5.7 میکروگرم بر میلی لیتر) و عصاره اتانولی زنجبیل (100 میکروگرم در میلی لیتر) در حجم 100 میکرولیتر تحت درمان قرار گرفتند. صفحات در دمای 37 درجه سانتیگراد به مدت 3 روز در محیط 5% CO2 انکوبه شدند و معاینه میکروسکوپی انجام شد و مشاهدات هر 24 ساعت ثبت می شود. پس از انکوباسیون به مدت 72 ساعت، تک لایه های سلولی با 10٪ تری کلرواستیک اسید تثبیت و به مدت 30 دقیقه رنگ آمیزی شدند، پس از آن رنگ اضافی با شستشوی مکرر با 1٪ (V/V) اسید استیک برداشته شد.
صفحات خشک شده با هوا با 100 میکرولیتر از محلول سولفورودامین B (SRB) (0.4 گرم SRB در 100 میلی لیتر از 10 میلی متر محلول پایه تریس حل شد) به مدت 30 دقیقه رنگ آمیزی شدند. سپس قسمت بی رنگ با شستشوی سریع چهار بار با 1٪ اسید استیک برداشته شد. صفحات به مدت 5 دقیقه با شدت تکان داده شدند. میزان جذب با استفاده از میکروپلیت خوان در طول موج 510 نانومتر اندازه گیری شد (Orellana and Kasinski, 2016).
درصد مهار رشد با استفاده از فرمول زیر محاسبه شد:
درصد مهار رشد= 100× ( T-T0 ) / ( C- T0 )
روش حذف رنگ تریپان آبی
ترکیبی از نیش زنبور عسل (20 میکروگرم) و عصاره اتانولی زنجبیل برای تهیه محلول (520 میکروگرم بر میلی لیتر) در نمک بافر فسفات استفاده شد. رقیق سازی پیاپی (25μg / ml، 50μg / ml، 75μg / ml، 100μg / ml محلول نمونه) در PBS تهیه شد. مقدار 200μl از محلول های نمونه در لوله ها ریخته شد و با 800 میکرولیتر PBS (نمک بافر فسفات) ساخته شد. 100μl EAC با غلظت سلولی 106 میلی لیتر نمک بافر فسفات به لوله ها اضافه شد. حلال به تنهایی به عنوان شاهد درنظر گرفته شد. 100 میکرولیتر از تریپان آبی بعد از 3 ساعت انکوباسیون به تمام لوله های آزمایش اضافه شد. سلول های اسیدی تومور از طریق دستگاه شمارش سلول (Cedex، Roche) شمارش شدند. درصد سمیت (٪ سلولهای مرده) با استفاده از فرمول (Saluja et al.، 2011) محاسبه شد: درصد سمیت سلولی = (کل سلولهای محاسبه شده- کل سلولهای زنده) / کل سلولها 100 ×
كشندگي ميگو آب شور
تخم میگو (Artemia salina) از Brine Shrimp Direct، Ogaden، UT، ایالات متحده تهیه شد. محفظه آزمایش شده با عرضه هوادهی به دو قسمت مساوی تقسیم شد. یک قسمت با یک لامپ (60 وات) روشن شد، و بخش دیگر تاریک بود. تخم های میگو آب شور در قسمت تاریک قرار داده شدند و برای مدت زمان 48 ساعت در دمای اتاق انکوبه شدند. ناپلی ها پس از جوجه ریزی با استفاده از پیپت پاستور به سمت سمت روشنایی منتقل شدند. نمونه آزمایش شده با حل ترکیب نیش زنبور عسل (0.26 میلی گرم) و عصاره اتانولی زنجبیل (4.74 میلی گرم) در 5 میلی لیتر DMSO تهیه شد تا محلول موجودی 500 ppm را بدست آورد و سپس با آب دریا رقیق شد تا غلظت لازم بدست آید ( 20، 50، 75، 100، 200 و 300 میکروگرم در میلی لیتر). 5- Flourouracil (5-FU) به عنوان استاندارد (10، 25، 50 و 75 میکروگرم بر میلی لیتر) استفاده شد. ده میگو همراه با 5 میلی لیتر آب دریا به هر ویال منتقل شد. یک قطره از سوسپانسیون مخمر خشک (3mg در 5 میلی لیتر آب دریا) به عنوان تغذیه به هر ویال ریخته شد. ویالهای کنترل با افزودن حجم مساوی از آب مقطر تهیه شدند. ویال ها زیر نور قرار گرفتند. سلول های زنده با بزرگنمایی 3 برابری بعد از 24 ساعت محاسبه و درصد مرگ و میر و مقدار IC50 با استفاده از برنامه کامپیوتری Finney محاسبه شد (مایر و همکاران، 1982).
ارزیابی MTT
سلول ها در صفحات 96 چاه با تراکم 103 سلول در هر چاه با ترکیب نیش زنبور عسل (5.7 میکروگرم بر میلی لیتر) و عصاره اتانولی زنجبیل (100 میکروگرم بر میلی لیتر) و سیسپلاتین به عنوان استاندارد (5/2 میکروگرم بر گرم) به مدت 48 ساعت در حجم نهایی 100 میکرولیتر کشت داده شدند. سپس، 10 میکرولیتر MTT (5 میلی گرم در میلی لیتر در PBS ) به محیط تازه اضافه شد. پس از 4 ساعت انکوباسیون در 37 درجه سانتیگراد، 100 میکرولیتر DMSO به هر چاه اضافه شد و صفحات به مدت 1 دقیقه هم زده شدند. چگالی نوری (OD) با استفاده از دستگاه پلیت خوان ELISA در 570nm خوانده شد. درصد زنده ماندن با فرمول زیر محاسبه شده است (لای و همکاران، 2012):
(سلولهای زنده)٪ = (OD نمونه تحت درمان با دارو / OD نمونه درمان نشده)×100
طرح درمان
براي ارزيابي EAC / DLA، موش هاي آلبينو بالغ، سوئيس و سالم به 6 گروه تقسيم شدند. در بررسی EAC، همه حیوانات در هر گروه، به استثنای گروه 1، 106 سلول های EAC را دریافت کردند. گروه 1 به عنوان نرمال در نظر گرفته شد و گروه 2 کنترل EAC بود. گروه 3 با داروی استاندارد سیس پلاتین 3.5 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. گروه 4، 5 و 6 به صورت خوراکی فرمولاسیون F1 (نیش زنبور عسل (10 میلی گرم در کیلوگرم) و عصاره اتانولی زنجبیل (100 میلی گرم در کیلوگرم))، F2 (نیش زنبور عسل (25 میلی گرم در کیلوگرم) و عصاره اتانولی زنجبیل (150 میلی گرم در کیلوگرم))، و F3 (نیش زنبور عسل (50 میلی گرم در کیلوگرم) و عصاره اتانولی زنجبیل (200 میلی گرم در کیلوگرم)) به مدت 10 روز متوالی دریافت کردند. برای بررسی DLA، گروه 1 به عنوان گروه شاهد نرمال، گروه 2 به عنوان گروه کنترل DLA درنظر گرفته شد. گروه 3 گروهی بودند که داروی استاندارد سیس پلاتین 3.5 میلی گرم در کیلوگرم دریافت کردند، گروه 4، 5 و 6، به صورت خوراکی، فرمولاسیون F1، F2 و F3 به ترتیب به مدت 10 روز دریافت کردند.
تعیین زمان بقا
در پایان تعداد موشهای زنده مبتلا به تومور EAC / DLA و میانگین طول عمر (MST) و درصد افزایش طول عمر (ILS %) با فرمول زیر محاسبه شد (Durairaj et al. 2009).
% ILS=〖((شده درمان گروه عمر طول میانگین )1)/(کنترل گروه عمر طول میانگین)-1)〗×100
تجزیه و تحلیل وزن بدن
وزن موشها در روز تلقيح تومور و فواصل هفتگي اندازه گيري شد. ميانگين افزايش وزن بدن ودرصد افزايش وزن بدن با فرمول 1 براي موش هاي مبتلا به تومور EAC و كاهش درصد وزن بدن با فرمول 2 براي موش هاي مبتلا به تومور DLA محاسبه شد (Durairaj et al. 2009).
پارامترهای خونی
در پایان ارزیابی، در روز یازدهم، موشها با استفاده از ایزوفلوران بیهوش شدند. برای محاسبه شمارش گلبولهای سفید (WBC)، تعداد گلبولهای قرمز (RBC) و میزان هموگلوبین (Hb)، روش های استاندارد به کار گرفته شد (Jain, 2005،).
تحلیل آماری
داده ها به صورت میانگین ± S.E.M.نشان داده شدند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی Dunnett که در آن اختلاف معنی داری در نظر گرفته می شود، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت (p<0.05).
نتایج
غربالگری سمیت
در روش SRB، ترکیبی از نیش زنبور عسل (5.7 میکروگرم در میلی لیتر) و عصاره اتانولی زنجبیل (100 میکروگرم بر میلی لیتر) مهار رشد سلولی خوبی به مقدار IC50 53 میکروگرم در میلی لیتر نشان داد. در روش حذف رنگ آبی تریپان، فرمولاسیون ذکر شده باعث مرگ و میرهای مؤثر به مقدار IC50 37.49 میکروگرم در میلی لیتر شد. در روش BSL، ترکیبی از نیش زنبور عسل (0.26 میلی گرم) و عصاره اتانولی زنجبیل (4.74 میلی گرم) مرگ و میر سلول ها را به مقدار IC50 48.31 میکروگرم در میلی لیتر نشان داد. ترکیبی از نیش زنبور عسل (5.7 میکروگرم بر میلی لیتر) و عصاره اتانولی زنجبیل (100 میکروگرم بر میلی لیتر) بر روی سلولهای فیبروبلاست ریه همستر چینی (V79) و سلولهای آدنوکارسینوم پستان در انسان (MCF-7) با استفاده از MTT به منظور ارزیابی انتخاب آن نسبت به سلولهای طبیعی و سرطانی بررسی شد. بر روی سلولهای طبیعی، V79، IC50 فرمولاسیون و سیس پلاتین به عنوان استاندارد به ترتیب 89.61 میکروگرم بر میلی لیتر و 43/6 میکروگرم بر میلی لیتر با 77 درصد بقای سلول برای فرمولاسیون بود. در MCF-7، IC50 فرمولاسیون و سیس پلاتین به عنوان استاندارد به ترتیب 66.52 میکروگرم بر میلی لیتر و 91/1 میکروگرم بر میلی لیتر با 61 درصد بقای سلول برای فرمولاسیون مشاهده شد. بنابراین ترکیب نیش زنبور عسل (5.7 میکروگرم بر میلی لیتر) و عصاره اتانولی زنجبیل (100μg / ml) برای مقابله با سلولهای سرطانی سمیت بیشتری داشتند.
بررسی آزمایشگاهی (In vivo) اثر ضد سرطانی
تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر وزن بدن موشهای مبتلا به تومور DLA / EAC
شکل 1 درصد کاهش وزن بدن بعد از درمان با ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل را بر وزن بدن موش های مبتلا به تومور DLA را نشان می دهد. در گروه تحت درمان با سیس پلاتین، درصد کاهش وزن بدن موشهای مبتلا به تومور DLA، 65.38 درصد گزارش شده است. در گروه مداخله با فرمولاسیون F3 حداکثر درصد کاهش وزن بدن 21/55٪ مشاهده شد. شکل 2 درصد افزایش وزن بدن بعد از درمان با ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل را بر وزن بدن موش های مبتلا به تومور EAC نشان می دهد. افزایش قابل توجهی در وزن بدن در موشهای مبتلا به EAC با حداکثر درصد افزایش مشاهده شد (20.85±%0.41). سیس پلاتین استاندارد و تمام فرمولاسیونهای گیاهی باعث کاهش معنی دار وزن بدن شدند، از این رو درصد افزایش وزن بدن در گروه تحت درمان با سیس پلاتین و فرمولاسیون F3 به ترتیب 68/3 و 61/4 درصد به دست آمد.
تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر حجم تومور در موشهای مبتلا به تومور DLA / EAC
شکل 3 تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر حجم تومور در موشهای مبتلا به تومور DLA را نشان می دهد. تلقیح DLA باعث افزایش حجم تومور (0.82 cm3) در موشها شد. گروه تحت درمان با سیس پلاتین به طور معنی داری (05/0>a) حداکثر کاهش حجم تومور (0.22 cm3) در موش ها را نشان داد. گروه تحت درمان با فرمولاسیون F3 در مقایسه با کنترل DLA در کاهش حجم تومور تا 0.29 سانتی متر مکعب بسیار مؤثر است. در جدول 1 تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میزان تومور در موشهای مبتلا به تومور EAC نشان داده شده است. گروه تحت درمان با فرمولاسیون F3 بطور معنی داری (001/0> r) نسبت به گروه کنترل EAC باعث کاهش حجم تومور شد.
جدول 1: تأثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میزان تومور در موشهای مبتلا به تومور EAC
Treatment groups Tumour volume (mL)
EAC 8.29± 0.16
Cisplatin 1.13 ± 0.31r
F1 3.77 ± 0.35r,z
F2 3.46 ± 0.46r,z
F3 3.15 ± 0.75r,z
تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میانگین مدت زنده ماندن و افزایش درصد طول عمر در موشهای مبتلا به تومور DLA / EAC
جدول 2 تأثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میانگین مدت بقا و افزایش درصد طول عمر در موشهای مبتلا به تومور DLA را نشان می دهد. در گروه كنترل DLA، ميانگين مدت زنده ماندن 20 روز و به ترتيب تا 32 و 28 روز با استفاده از روش درماني استاندارد سيس پلاتين و فرمول F3 به طور معني داري افزايش يافت. درصد افزایش طول عمر (ILS) در موش های القا شده با DLA تحت درمان با گروه استاندارد سیس پلاتین و گروه فرمولاسیون F3 به ترتیب 64.64٪ و 89.89٪ مشاهده شد. در جدول شماره 3 اثر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میانگین مدت زنده ماندن و درصد افزایش طول عمر در موشهای مبتلا به تومور DLA نشان داده شده است. ميانگين مدت زنده ماندن در موش هاي تحت درمان با سيس پلاتين 25 روز بود (p<0.05). در مقایسه با گروه کنترل EAC، گروه تحت درمان با فرمولاسیون F3 نسبت به بقیه گروهها افزایش معنی داری را در طول عمر نشان داده شد (05 / 0p<).
جدول 2: تأثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میانگین مدت بقا و افزایش درصد طول عمر در موشهای مبتلا به تومور DLA.
گروه های مداخله MST (Days) %ILS
DLA 20.63 ± 0.41 -
Cisplatin 32.11 ± 0.68a 55.64
F1 23.17 ± 0.40 b 12.31
F2 25.23 ± 0.45a,b 22.29
F3 28.86 ± 0.70a,b 39.89
جدول 3: تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر میانگین مدت بقا و افزایش درصد طول عمر در موشهای مبتلا به تومور EAC
Treatment groups MST (Days) %ILS
EAC 15.20 ± 0.51 -
Cisplatin 25.34 ± 0.38a 66.71
F1 19.65 ± 0.71 b 29.27
F2 22.93 ± 0.35a,b 50.85
F3 23.77 ± 0.40a,b 56.38
تأثیر ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر پارامترهای خونی در موشهای مبتلا به تومور DLA / EAC
جدول 4 تأثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل را بر پارامترهای خونی در موشهای مبتلا به تومور DLA را نشان می دهد. تعداد کل WBC در گروه مبتلا به DLA در مقایسه به گروه طبیعی به طور قابل توجهی افزایش یافته است (001 / 0c<). فعالیت فرمول های F1، F2 و F3 نشان داده شده است، و این تفاوت ها از نظر آماری برای F3 معنی دار نیست. نتایج آماری برای F2 و F1 y<0.01، z<0.01 نشان داده شد. تعداد گلبولهای قرمز و هموگلوبین در گروههای DLA کاهش یافته است (c<0.001). درمان با استفاده از فرمولاسیون F3 نشان داد که تعداد گلبول قرمز و هموگلوبین در گروه DLA افزایش یافته است. در تمامی فرمولاسیون ها، سطح گلبول قرمز و هموگلوبین در گروه DLA در مقایسه با گروه EAC افزایش یافته است (شکل 4 و 5). هر چند در گروه EAC، فرمولاسیون F3 تاثیر بهتری داشته است (b<0.05). سطح گلبول های سفید در گروه EAC کاهش چشمگیری داشته است، با این حال تاثیر فرمولاسیون F3 بهتر بوده است.
جدول 4: تأثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر پارامترهای خونشناسی در موشهای مبتلا به تومور DLA
Treatment groups RBC count (x 109/mL) WBC count(x104/mm3) Hb (g%)
NORMAL 4.81± 0.13 8.09± 0.10 14.78± 0.39
DLA 3.11± 0.6 c 19.78± 0.55 c 10.06± 0.42 c
Cisplatin 3.75±0.25 r 9.13± 0.23r 13.87± 0.45 br
F1 3.27± 0.20cq 17.06± 0.52 crz 11.88± 0.17 cx
F2 3.49± 0.52cq 15.58± 0.69 bry 12.53± 0.01 c
F3 3.66± 0.30cq 11.52± 0.73 r 13.01± 4.10 cq
بحث
استفاده از محصولات طبیعی برای کنترل اثر سرطان زایی داروی آلوپاتی برای درمان بیماری به کار می رود (Balachandran and Govindarajan, 2005). منابع طبیعی در تحقیقات بالینی مورد بررسی قرار گرفته و برای درک خصوصیات سرطانی آنها در برابر انواع سرطانها مورد ارزیابی قرار گرفته است (Balachandran and Govindarajan, 2005). به ناچار، این تحقیق موضعی برای پیش بینی پتانسیل ضد سرطان ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل در برابر رده های سلولی مختلف انجام شد.
غربالگری سمیت سلولی ترکیبی از نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل اثر مفیدی را در برابر رده های سلولی سرطان برای مطالعات آزمایشگاهی نشان داد. سمیت سلولی داروهای ضد سرطان به سمت سلولهای عادی مشکلات اساسی در درمان سرطان است و خطر ابتلا به بدخیمی ثانویه را ایجاد می کند (Shi et al., 2008). در سالهای جاری به منظور کشف عوامل ضد سرطان انتخابی پژوهشی انجام شده است که نشان می دهد سمیت سلولهای طبیعی نسبت به سلولهای سرطانی بیشتر است. بنابراین، در تحقیق حاضر در بررسی سمیت ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل بر روی سلولهای سرطانی (MCF-7) و سلول های طبیعی (V79) برای بررسی اثر انتخابی آنها مشخص شد که سمیت سلولی سلولهای سرطانی با 61٪ بقای سلول بیشتر است. در آسیت/مدل های تومور، افزایش وزن در موش ها (EAC/DLA) مشاهده شد که این افزایش وزن ناشی از تجمع آسیت ها و رشد تومور است
معیار قابل اعتماد برای تعیین پتانسیل داروهای ضد سرطان، افزایش طول عمر حیوانات است (Dai and Mumper, 2010). مطالعه حاضر نشان داد كه تركیب F3 نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل طول عمر را در هر دو مدل EAC / DLA افزایش داد. علاوه بر این، کاهش حجم تومور و طولانی شدن طول عمر موش ها، تأثیر عقب ماندگی فرمول در تقسیم سلولی را نشان می دهد (Ames et al., 1993). اریتروسیتوپنی و کم خونی در بیماران سرطانی بیشتر ناشی از سرکوب میلوئوس در طول شیمی درمانی است (Mondal et al., 2014). نتایج بدست آمده از تحقیقات نشان داد كه ترکیب F3 نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل پارامترهای خونی را مجدداً تثبیت كرد تا بتواند اریتروسیتوپنی و كم خونی را در بیماران سرطانی كاهش دهد. ارزیابی قبلی فیتوشیمیایی نیش زنبور عسل، وجود ملیتین را که دارای فعالیت ضد توموری است، نشان داد (Orsolic et al., 2009). همچنین یکی از مهمترین مهار کننده های فعالیت کالمودولین و مهار کننده قوی تکثیر سلولی و کلونوژنیک است. کالمودولین برای فرآیندهای بی شماری که برای عملکرد طبیعی سلولی بسیار مهم هستند از جمله مونتاژ و جداسازی قطعات میکروتوبول ها، اکستروژن کلسیم از سلول ها توسط یک کلسیم مغناطیسی، ATPase و فعال سازی بسیاری از آنزیم های داخل سلولی مانند فسفاتازها، پروتئین کینازها و نوکلئوتید حلقوی فسفودیاستراز بسیار مهم است. با دخالت در هر یک از این عملکردهای شناخته شده، مهار کننده های کالمودولین به طور بالقوه برای سلول ها سمی هستند.
شواهد نشان می دهد که مهار کننده های کالمودولین در مقابله با سلول های بدخیم در هر دو آزمایش invitro و invivo سمی هستند که برای آنها هر یک از مکانیسم های زیر فرض شوند:
1- تداخل در چرخه سلولی با مسدود کردن حرکت کروموزوم در طول متافاز که منجر به مهار سنتز DNA می شود، 2- آپوپتوز و تجزیه سلولهای توموری می شود (Orsolic et al., 2009). تجزیه و تحلیل فیتوشیمیایی قبلی وجود گینجرول را به عنوان ترکیبات تند غیر فرار در Zingiber officinale Roscoe نشاون داده است (Poltronieri et al., 2014). [6] گینجرول با تغییر وضعیت ردوکس با مهار RNS (خصوصاً پراکسینیتریت) فعالیت آنتی اکسیدانی را نشان داد (Radhakrishnan et al., 2014) و همچنین مهار بیان COX-2 را به دلیل مسدود شدن P38 MAP kinase و NF- Kappa B نیز نشان داده شد (Kim et al., 2005). شواهد فراوانی وجود دارد كه نشان می دهد COX-2 در حدود 85٪ از سرطانها بیش از حد بیان شده است. COX2 آنزیم پروستاگلاندین-اندروپراکسید سنتاز است که تبدیل اسید آراشیدونیک به پروستاگلاندین مانند PGE2 را کاتالیز می کند. PGE2 باعث افزایش سطح VEGF (فاکتور رشد اندوتلیال عروقی) و در نتیجه منجر به آنژیوژنز سلول های سرطانی می شود. سطح AKt را افزایش می دهد که فاکتور رونویسی ضد آپوپتوز در هسته را تقویت می کند، علاوه بر این، سطح Bcl-2 که یک ماده ضد آپوپتوز است افزایش می یابد و از این رو از روند آپوپتوز در سلول های سرطانی که باعث مرگ و میر آنها می شود، افزایش می یابد. این بدان معنی است که مهار کننده COX-2 می تواند باعث بروز آپوپتوز و همچنین ضد رگ زایی شود (Sharma and Sharma, 2007).
زینگرون یکی دیگر از ترکیبات پاک کننده غیر فرار با ماهیت فنولیک در گیاه زنجبیل است (Poltronieri et al., 2014). داده های به دست آمده از ادبیات نشان داد که زنجبیل دارای فعالیت آنتی اکسیدانی در برابر پراکسینیتریت و آنیون سوپر اکسید است (Radhakrishnanet et al., 2014).
نتیجه گیری
ارگو، بر اساس تحقیق حاضر، پتانسیل دارویی نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل را به عنوان فعالیت ضد سرطان تایید کرد. ارزیابی های آینده می تواند تاثیر ترکیب نیش زنبور عسل و عصاره اتانولی زنجبیل برای جلوگیری از سرطان متاستاتیک یا درمان سرطان نشان دهد.